موضوع: "خانواده"
باسمه تعالي
واين است افق عظيم اسلام نسبت به جنس دخترانه ما..
موضوع «خلاقیت» همواره موضوعی جالب توجه و گیرا برای مردم بوده است. از یک طرف همه، خلاقیت را ارزش و نوعی امتیاز می دانیم و از سوی دیگر، مردم در زمان خود رفتار مناسبی با افراد خلاق نداشته اند. این امر شاید به دلیل خلاقیت و ویژگی غیر عادی و غیر معمولی «خلاقیت» باشد.
به راستی خلاقیت چیست و خلاق کیست؟ بچه هایی که راه حل های جدید و مناسب پیدا می کنند، بچه هایی خلاق هستند. اما باید دانست که خلاقیت هوش نیست. بسیاری از بچه های باهوش خلاق نیستند، اما گاهی با بچه هایی سر و کار داریم که به ظاهر بازیگوش و معمولی اند، اما اندیشه های خلاقی دارند. این دسته از بچه ها بر خلاف ظاهرشان ذهن پیچیده ای دارند.
خلاقیت سه ویژگی دارد:
1 ـ بچه های خلاق آمادگی دارند که در پی راه حل های غیر معمول باشند؛
2 ـ آنان از ابراز عقاید و مفاهیم جدید لذت می برند؛
3 ـ آنان از اشتباه کردن نمی ترسند.
بچه های خلاق به تمسخری که ممکن است متعاقب اشتباه شان پیش بیاید، بی اعتنا بوده و مشتاقند راه حل هایی که احتمال شکست در آن زیاد است را بیاموزند. شاید مهم ترین تفاوت بچه های خلاق با سایر بچه ها در نوع تفکر آنان باشد. بچه های عادی و معمولی معمولاً از تفکر هم گرا استفاده می کنند یعنی برای حل مسئله، ذهن شان را معطوف یافتن پاسخ صحیح می نمایند. در عوض تفکر واگرا که اساس خلاقیت به شمار می آید نوعی فکر کردن است که وقتی یک مسئله دارای چندین پاسخ باشد به کار گرفته می شود.
موانع شکوفایی خلاقیت
1 ـ اجبار به همنوایی:
اگر فرزندان به اطلاعات و دنباله روی از روش های متداول و قواعد خشک و انعطاف ناپذیر مجبور و ملزم باشند، به طور چشمگیری خلاقیت در آنان نقصان می یابد. والدین مسلط و قدرت طلب، معلمان و مدیرانی که نظم و انضباط افراطی را بر بچه ها تحمیل می کنند، به طور نادانسته و ناخواسته زمینه ساز زوال خلاقیت می شوند.
2 ـ نکوهش:
ابراز عقیده و ابراز راه حل های غیر معمول و خارق العاده یکی از نشانه ها و مؤلفه های خلاقیت است. بنابراین نکوهش و تمسخر بچه های خلاق باعث خواهد شد که احساس ارزشمندی آنان کاهش یابد و حالت وسواسی به خود بگیرد. با نکوهش ابراز عقاید بچه ها، آنها را مجبور خواهیم کرد که از بیان افکارشان دست برداشته و رفتار جرئت ورزانه شان را کاهش دهند.
3 ـ انتظار پیروزی:
انتظار پیروزی همیشگی و مدام و توقع زیادی والدین، آفت پیشرفت و ترقی بچه ها خواهد بود. انتظار پیروزی از هر کوشش، اغلب باعث خواهد شد که بچه ها از شکست هایشان دلسرد شده و به دنبال راه حل های نو و بدیع نروند. از طرف دیگر، انتظار تشویق و پاداش زیاد نیز باعث افزایش توقع بچه ها در هر بار موفقیت خواهد شد. در بلندمدت این امر دید را از شناسایی واقعیت ها تحریف کرده و قدرت خلاق ذهن بچه ها را از بین می برد.
4 ـ عدم تحمل والدین:
خلاقیت به عبارتی نوعی بازی بیان عقاید و راه حل ها، همراه با تمایل به خیال پردازی، ادعا، جسارت ورزی و دستکاری در مفاهیم پذیرفته شده است. اغلب بچه های خلاق حالتی کودکانه دارند و کارهایشان توأم با ریخت و پاش است اما اینها تنها ظاهر قضیه است.
راههای کمک به رشد خلاقیت
1 ـ شرکت در یادگیری خودانگیخته:
بسیاری از بچه ها تحت فشار دیگران (مدیران، معلمان، والدین) هستند. بنابراین تشویق شان برای جهت دادن به یادگیری چندان آسان نخواهد بود. از این گذشته بسیاری از والدین با شیوه های یادگیری خودانگیخته آشنایی ندارند. در برخی موارد هم می ترسند اگر به بچه هایشان آزادی بیشتری بدهند تا آنان به شیوه خودشان واقعیت ها را کشف و دریافت کنند، چیزهای اشتباهی را یاد گرفته و یا بچه ها آنچه را هدف آنان است نیاموزند. والدین، در حقیقت وظیفه دارند بیاموزند که چگونه می توان آموخت.
2 ـ قانع نباشند:
بچه ها باید اجازه داشته باشند نظرات و افکارشان را تغییر دهند و تا می توانند حدس
بزنند. بگذارید ذهن و توانایی تجسم و تصور بچه هایتان وحشی باشد و به هر سو که می خواهد برود. از این راه بچه ها می توانند روابط دست نیافتنی و بعید را دستکاری نموده و به احتمالات ذهنی متعدد دست یابند. باید ذهن بچه ها عادت کند که خیلی زود قضاوت نکرده و به اولین و راحت ترین راه حل قانع نباشند.
3 ـ انعطاف پذیری:
باید به بچه ها اجازه داد تا دیدگاههای خود را عرضه کرده و از زاویه های مختلف به موضوع نگاه کنند، به فرزندانتان بیاموزید برای هر موضوع، نظرات جدیدی یافته و برای هر مسئله راه حل های زیادی را در نظر گیرد.
منبع:حوزه نت
باسمه تعالي
– قبل از تولد
امام حسین (علیهالسلام) توصیه میفرمودند: «از همبستر شدن با همسرانتان در شبی که قصد مسافرت دارید بپرهیزید؛ اگر در اثر آن فرزندی روزی شود احول (لوچ) خواهد بود.»
– اظهار محبت به فرزندان
محبت به فرزندان امری درونی است. اما آنچه در این میان آثار تربیتی در پی دارد نحوه ابراز آن است. این امری اختیاری است و والدین میتوانند در پرتو آن زمینه تربیت صحیح را فراهم آورند. چه بسیارند والدینی که در برابر فرزندان خود محبت فراوان دارند، اما آن را ابراز نمیکنند؛ در حالی که محبت وقتی تأثیر گذار خواهد بود که فرد مورد محبت از آن آگاهی یابد.
– امام حسین (علیهالسلام) به عنوان الگوی تربیتی، ابراز محبت به فرزندان را از نیازهای ضروری آنان میدانند و در قالبهای گوناگون به ابراز آن میپرداختند. گاه با در آغوش گرفتن و به سینه چسبانیدن خردسالان، زمانی با بوسیدن آنان و گاه با به زبان آوردن کلمات محبت آمیز.
«عبیدالله بن عتبه» میگوید: «نزد حسین بن علی (علیهالسلام) بودم. ایشان فرزندشان سجاد را صدا زد، در آغوش گرفت و به سینه چسبانید، میان دو چشمش را بوسید و سپس فرمود: پدرم به فدایت باد، چقدر زیبایی.»
تشویق فرزندان در برابر کار خوب آنان
یکی از شیوه های تربیتی، تشویق است. تشویق متناسب با فعالیت انجام شده، به ایجاد انگیزه در فرد منجر شده، و به تقویت رفتار میانجامد. چه بسا فرزندان از صفات مثبت خود آگاهی نداشته، و خود را در مقایسه با دیگران ناچیز به شمار آورند. از این رو والدین باید ویژگیهای مثبت فرزندان را برجسته سازند و مورد تشویق قرار دهند.
در فرهنگ اسلامی که تربیت دینی و اخلاقی فرزندان در کانون توجه است. بر تشویق فرزندان هنگام رفتارهای دینی و برجسته کردن صفات اخلاقی و معنوی آنان بسیار تاکید شده است. امام سجاد (علیهالسلام) فرمودند: «من به بیماری شدیدی مبتلا شدم. پدرم بر بالینم آمد و فرمود: چه خواسته ای داری؟ عرض کردم: دوست دارم از کسانی باشم که درباره آنچه خداوند برایم تدبیر کرده، نپرسم؟ پدرم در مقابل این جمله به من آفرین گفت و فرمود: تو مانند ابراهیم خلیلی که به هنگام گرفتاری گفت از خداوند سؤال نمیکنم. خداوند مرا کافی است و او بهترین وکیل است.»
ملاحظه میشود که امام حسین (علیهالسلام) در مقابل پاسخ عارفانه فرزندش که بر اساس ظاهر حدیث، سن و سال چندانی هم نداشته جمله «احسنت» را به کار بردند و او را به «ابراهیم خلیل» تشبیه کردند.
در آخر باید بیان کرد؛ تربیت صحیح فرزندان از ضروریترین وظایف والدین به شمارمی آید. معصومان در همه ابعاد هدایتی و تربیتی، الگوهایی کامل به شمار میآیند و تکیه بر رفتارهای تربیتی آنان برای تربیت فرزندان، بهترین ره توشه است.
منبع: مادربانو
باسمه تعالي
يك روزكه بادوستان داشتيم درمورداوضاع حجاب وعفاف جامعه صحبت ميكرديم يكي ازرفقانظرش اين بودكه مقصراصلي اين نابساماني حجاب ،خانم هاهستن اگراين زن ها حجاب وفت خودشون روحفظ كنن كسي ديگه بهشون نگاه نميكنه.امامن نظرم چيزديگه اي بودچون قائلم امنيت اخلاقي درجامعه روآقايان وخانم هاباهم ايجادميكنن دراصل اين يك پازل هست كه دوگروه دخيل اند.عفت زنان همون قدركه مهم هست آقايان هم بايدعفت داشته باشند.بايدغيرت داشته باشند.اين غيرت خيلي مساله مهمي هست تاجايي كه ازويژگي هاي برجسته اخلاقي پيامبران واولياي الهي شمرده شده.حضرت محمدمصطفي(صلي الله عليه وآله وسلم)مي فرمايند:«كَانَ إبرَاهيمُ أبي غَيوراً،وأنَاأَغيَرُمِنهُ،وَأَرغَم اللهُ أَنفَ مَن لايَغَارُمِنَ المُؤمِنينَ:پدرم ابراهيم ،غيوروجوانمرد بودومن ازاوغيورترم وخداوندبيني كسي راكه اهل ايمان است،ولي غيرت ندارد،به خاك بمالد.بحارالانوارج100ص249»
چراكه مردان پاسداراصلي حرمت وكرامت زنان هستن.مردي كه براش اهميتي نداره كه همسرش يادخترش ياخواهرش چطورازمنزل خارج ميشه ياچطورجلوي نامحرم ظاهرميشه ياحتي مرداني كه خودشون ميخوان كه زنانشون اين طورباشن حقيقتاشامل اين حديث هستندوغيرت ندارن.
ياعلي