باسمه تعالي
طبق معمول هرروزدوري درسالن حوزه ميزنم وتابلواعلانات رانگاهي مي اندازم.كمي آن طرف ترچهارپنج تاعلامه سرشان رابه هم چسبانده اندوباهم تبادل نظر ميكنند..حقيقتامباحثه طلبگي عجيب بركت علمي مي آورد.علماي بزرگ هم ازاين تبادل نظرات به فيوضاتي رسيده اند..نزديكشان كه ميشوم ميبينم به به كم الله اين يكي مي گويدنخيراين رنگ باآن ست نيست وآن يكي مي گويدصورتي باسفيدزيباتراست وباكلاس تر مي شوم…آري كتاب فقه استدلالي راگذاشته اندكنارودارندمدل ست كردن راداخل گوشي رصد ميكنندومن ميدانم كه اين هم درساعت مباحثه ازعجايب دنياي طلبگي است…خداختم بخيرمان كند…
نکتهی آخر در مورد پدیدهی خواهران طلبه است؛ خیلی پدیدهی عظیم و مبارکی است. هزاران عالم، پژوهشگر، فقیه و فیلسوف در حوزههای علمیهی خواهران تربیت شوند؛ این چه حرکت عظیمی خواهد بود. ببینید نگاه دنیای مادی نسبت به پدیدهی زن و جنس زن چه نگاه بدی است، چه نگاه تحقیرآمیزی است، چه نگاه منحرفانهای است. حضور دانشمندان اسلامی زن در عرصههای مختلف - مثل حضور دانشمندان فرزانه و فهمیدهی دانشگاهی زن که متدین و متشرع هستند - اثرات بسیار عظیمی را در دنیا میگذارد؛ برای انقلاب آبروست. بانوان باید خوب درس بخوانند. البته هدف نهائی درسخواندن بانوان، تنها مجتهد شدن یا فیلسوف شدن نیست - ممکن است عدهای علاقهاش را داشته باشند، استعدادش را داشته باشند، وقتش را داشته باشند، عدهای هم نه - آشنائی با معارف اسلامی و قرآنی است که میتواند برای خود آنها و برای دیگران مورد استفاده قرار بگیرد.
پروردگارا! آنچه گفتیم و شنیدیم، برای خودت و در راه خودت قرار بده. پروردگارا! به این گفتهها، به این شنیدهها، به این حرکت عظیمی که در حوزه است، خودت از جانب خود برکت عنایت بفرما. پروردگارا! کار ما را، گفتار ما را، حرکت ما را مشمول توجه و رضای ولیّت قرار بده. قلب مقدس آن حضرت را از ما خشنود کن. روح مطهر امام بزرگوار و شهدای عزیز را که گشایندهی این راه هستند، مشمول رحمت و برکت خود بفرما.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
بيانات مقام معظم رهبري درجمع طلاب درشهرقم1389
انسان مومن هم به لطف و رحمت بی پایان و بی بدیل خداوند امیدوار است و هم از عذاب او در ترس و واهمه به سر می برد . او همیشه در بین امید و ترس یا همان خوف و رجا به سر می برد .
امید داشتن و امیدوار بودن لازمه زندگی است . انسان اگر به آینده ای روشن و زیبا امید نداشته باشد ، زندگی برای او سخت و غیر قابل تحمل خواهد شد.
باید به رحمت بی بدیل خداوند امید داشت . باید امیدوار باشیم که رحمت خدا هم در این سرا و هم در سرای پسین شامل حال ما خواهد شد و ما را فرا خواهد گرفت .
خداوند در قرآن کریم درباره امید داشتن به رحمتش می فرماید :
ان الذین آمنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله اولئک یرجون رحمت الله و الله غفور رحیم .
کسانی که ایمان آورده اند و آنان که مهاجرت کرده اند و در راه خدا جهان نموده اند ، به رحمت خدا امیدوارند و خدا آمرزنده و مهربان است . ( 1 )
باید امیدوار باشیم که خدایی که از پدر به ما مهربان تر است از گناهان و خطاهای ما در صورتی که توبه کنیم می گذرد و قلم عفو بر خطاهای ما می کشد .
این امید بستن به لطف و رحمت بی پایان الهی نباید چنان باشد که ما را نسبت به گناهان و خطاهایمان آسوده خیال سازد و دیگر در پی جبران خطاها و توبه از گناهان نباشیم .
نباید اجازه دهیم که امید داشتن به رحمت الهی ما را به این باور اشتباه برساند که چون خداوند مهربان است و بندگانش را دوست می دارد ، ما هر چند گنه کار و عصیان گر باشیم عذاب مان نمی کند و به ما سخت نمی گیرد .
اکنون برخی مردم دچار این توهم شده اند و با تکیه بر این توهم است که دست از گناهان نمی کشند و به گناهان خویش ادامه می دهند .
باید در کنار امید بستن به رحمت و لطف و احسان و بخشایش ایزد منان ، از او و عذاب دردناک آخرت در ترس و واهمه باشیم .
این ترس از عذاب و قهر الهی ما را از گناهان بیزار و فراری می کند و کاری می کند که ما به خود اجازه گناه نمودن ندهیم.
امام محمد باقر علیه السلام درباره اثر خوف از خدا می فرماید :
تحرز من ابلیس بالخوف الصادق ، وایاک و الرجاء الکاذب ، فانه یوقعک فی الخوف الصادق .
با ترس راستین خود را از ابلیس حفظ کن و از امید دورغین بپرهیز ،زیراکه تو را در ترس واقعی می افکند. ( 2)
اما این ترس از عذاب الهی نباید ما را به طور کامل از لطف و بخشایش خدا مایوس و ناامید سازد .
نباید ترس از خدا ما را به جای برساند که بگوییم چون من گنه کارم و می دانم خدا مرا نمی بخشد دیگر دست به توبه و انابه بر نمی دارم .
این همان ناامیدی است که ابلیس به دنبال آن است .
باید ترس و امید به یک اندازه و در کنار هم باشند .
امام علی علیه السلام در این راستا می فرماید :
خیرالاعمال اعتدال الرجاء و الخوف . بهترین کار ها مساوی بودن ترس و امیدست . ( 3 )
امام صادق علیه السلام درباره لزوم بودن خوف و رجاء در کنار هم می فرماید :
ارج الله رجاء لایجرئک علی معاصیه ، و خف الله خوفا لایویسک من رحمته .
به خداوند چنان امیدوار باش که تو را بر انجام گناهان بی پروا نکند و از خدا چنان بترس که تو را از رحمت او نومید نسازد . ( 4 )
در کتاب« درس های اخلاق» ، مرحوم حضرت آیت الله مشکینی درباره خوف و رجا این گونه می گوید :
بیم و امید ، از او صاف و صفات نفسی اند . وجود آن ها در ذات و سرشت هر انسانی است . کسی یافت نمی شود که حداقل نسبت به بعضی از چیز ها فاقد بیم و امید باشد.این دو صفت نسبت به افراد و چیزها از نظر شدت و ضعف متفاوتند .
منظور از خوف در این جا عبارت است از : ترس از خدای تعالی در مقام ذاتش و از غضب و خشم و عذابش در دنیا و جهنم و مجازاتش در آخرت. منظور از رجاء نیز ، امیدوار بودن به او به خاطر رحمت و نزدیکی و احسانش در دنیا و بهشت و رضایتش در آخرت .
این دو معنا ممکن است در کسی یافت نشود یا کم باشد و همین دو هستند که به دست آوردنشان با تفکر، واجب است .
صفت خوف، با تفکر در عظمت و قدرت خدا و تامل در گرفتن گریبان طغیان گران و گناه کاران، سخت گرفتن بر آنان و هلاک نمودن کفار و منافقین و متکبرین جوامع پیشین با طوفان و … حاصل می شود .
صفت امید با تفکر در نعمت هایی که خداوند بر بندگانش صالحش در دنیا ارزانی داشته مانند علم، فرمانروایی ، فرزند ، مال ، نعمت ، عافیت و آن چه به اولیای خود در آخرت وعده داده؛ مانند : بخشش ، احسان کردن ، عطا کردن مقام شهادت و شفاعت ، بهشت ، رضوان ، که توصیفشان ممکن نیست و زبان از بیانشان عاجز است ، حاصل می شود .
این دو صفت حالت هایی هستند که در بسیاری از موارد با هم عارض نفس می شوند ؛ بلکه نسبت به مقام خداوند متعال ، باید چنین باشد ، به طوری که بیم از خدای تعالی بدون امید و نیز امید بدون بیم ، هر دو در آیات و روایات ممنوع شده است و از آن ها تعبیر به ناامیدی از رحمت خدا و احساس امنیت از مکر خدا ( نقشه های خدا در مقابل ) شده است .
بلکه لازم است هر دو موجود و مساوی باشند به طوری که اگر وزن شوند بر یکدیگر برتری نداشته باشند .
هم چنین لازم است وجود آن ها به خاطر قدرت خدا و عفو و کرم او باشد ، نه به خاطر چیز دیگر .
بنابر این ، انسان گناه کار زمانی که به قدرت خدا فکر می کند ، باید از او بیم داشته باشد و زمانی که به عفو و کرم او فکر می کند ، امیدوار به بخشش باشد .
اما اگر کسی خود را سزاوار عفو و ثواب بداند ، یا اعمال خود را نیکو و در خور پاداش بداند و در نتیجه این نگرش ، امیدوار شود این امید ناپسند و مذموم است .
پی نوشت :
1-بقره /آیه 218
2-میزان الحکمه/ج4/ص1564/ح5179
3- میزان الحکمه/ج4/ص1568/ح5206
4- میزان الحکمه/ج4/ص1568/ح5207
منابع:
1-قرآن کریم
2- میزان الحکمه/محمدی ری شهری /دارالحدیث /قم /79
3-درس اخلاق/مشکینی/ترجمه علیرضا فیض/پارسایان/چاپ سوم/82/قم
سايت تبيان
موفقیت از آن کسی است که یاد گرفته وقتی زمین بخورد چگونه دوباره بلند شود.
موفقیت ازآن کسی است که بر روی پاهای پرتوان خود بایستد و دست رد بر سینه هر چه نیرو و عوامل خارجی است بزند.
موفقیت از آن کسی است که میداند خونسرد بودن از مهمترین لوازم موفقیت به حساب میآید.
موفقیت از آن کسی است که شکست برایش پلههای نردبانی باشد و بداند که با هر شکست بیشتر صعود خواهد کرد.
موفقیت از آن کسی است که در عین خودباوری عطش سیراب ناشدنی جهت شنیدن انتقاد داشته باشد.
موفقیت از آن کسی است که از هر آنچه میهراسد به استقبالش برود.
موفقیت از آن کسی است که بزرگ بودن خود را در کوچک شمردن دیگران نبیند.
موفقیت از آن کسی است که از روزنههای امید، برای خود خورشید تابناک بسازد.
منبع:مجله موفقيت