انسان مومن هم به لطف و رحمت بی پایان و بی بدیل خداوند امیدوار است و هم از عذاب او در ترس و واهمه به سر می برد . او همیشه در بین امید و ترس یا همان خوف و رجا به سر می برد .
امید داشتن و امیدوار بودن لازمه زندگی است . انسان اگر به آینده ای روشن و زیبا امید نداشته باشد ، زندگی برای او سخت و غیر قابل تحمل خواهد شد.
باید به رحمت بی بدیل خداوند امید داشت . باید امیدوار باشیم که رحمت خدا هم در این سرا و هم در سرای پسین شامل حال ما خواهد شد و ما را فرا خواهد گرفت .
خداوند در قرآن کریم درباره امید داشتن به رحمتش می فرماید :
ان الذین آمنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله اولئک یرجون رحمت الله و الله غفور رحیم .
کسانی که ایمان آورده اند و آنان که مهاجرت کرده اند و در راه خدا جهان نموده اند ، به رحمت خدا امیدوارند و خدا آمرزنده و مهربان است . ( 1 )
باید امیدوار باشیم که خدایی که از پدر به ما مهربان تر است از گناهان و خطاهای ما در صورتی که توبه کنیم می گذرد و قلم عفو بر خطاهای ما می کشد .
این امید بستن به لطف و رحمت بی پایان الهی نباید چنان باشد که ما را نسبت به گناهان و خطاهایمان آسوده خیال سازد و دیگر در پی جبران خطاها و توبه از گناهان نباشیم .
نباید اجازه دهیم که امید داشتن به رحمت الهی ما را به این باور اشتباه برساند که چون خداوند مهربان است و بندگانش را دوست می دارد ، ما هر چند گنه کار و عصیان گر باشیم عذاب مان نمی کند و به ما سخت نمی گیرد .
اکنون برخی مردم دچار این توهم شده اند و با تکیه بر این توهم است که دست از گناهان نمی کشند و به گناهان خویش ادامه می دهند .
باید در کنار امید بستن به رحمت و لطف و احسان و بخشایش ایزد منان ، از او و عذاب دردناک آخرت در ترس و واهمه باشیم .
این ترس از عذاب و قهر الهی ما را از گناهان بیزار و فراری می کند و کاری می کند که ما به خود اجازه گناه نمودن ندهیم.
امام محمد باقر علیه السلام درباره اثر خوف از خدا می فرماید :
تحرز من ابلیس بالخوف الصادق ، وایاک و الرجاء الکاذب ، فانه یوقعک فی الخوف الصادق .
با ترس راستین خود را از ابلیس حفظ کن و از امید دورغین بپرهیز ،زیراکه تو را در ترس واقعی می افکند. ( 2)
اما این ترس از عذاب الهی نباید ما را به طور کامل از لطف و بخشایش خدا مایوس و ناامید سازد .
نباید ترس از خدا ما را به جای برساند که بگوییم چون من گنه کارم و می دانم خدا مرا نمی بخشد دیگر دست به توبه و انابه بر نمی دارم .
این همان ناامیدی است که ابلیس به دنبال آن است .
باید ترس و امید به یک اندازه و در کنار هم باشند .
امام علی علیه السلام در این راستا می فرماید :
خیرالاعمال اعتدال الرجاء و الخوف . بهترین کار ها مساوی بودن ترس و امیدست . ( 3 )
امام صادق علیه السلام درباره لزوم بودن خوف و رجاء در کنار هم می فرماید :
ارج الله رجاء لایجرئک علی معاصیه ، و خف الله خوفا لایویسک من رحمته .
به خداوند چنان امیدوار باش که تو را بر انجام گناهان بی پروا نکند و از خدا چنان بترس که تو را از رحمت او نومید نسازد . ( 4 )
در کتاب« درس های اخلاق» ، مرحوم حضرت آیت الله مشکینی درباره خوف و رجا این گونه می گوید :
بیم و امید ، از او صاف و صفات نفسی اند . وجود آن ها در ذات و سرشت هر انسانی است . کسی یافت نمی شود که حداقل نسبت به بعضی از چیز ها فاقد بیم و امید باشد.این دو صفت نسبت به افراد و چیزها از نظر شدت و ضعف متفاوتند .
منظور از خوف در این جا عبارت است از : ترس از خدای تعالی در مقام ذاتش و از غضب و خشم و عذابش در دنیا و جهنم و مجازاتش در آخرت. منظور از رجاء نیز ، امیدوار بودن به او به خاطر رحمت و نزدیکی و احسانش در دنیا و بهشت و رضایتش در آخرت .
این دو معنا ممکن است در کسی یافت نشود یا کم باشد و همین دو هستند که به دست آوردنشان با تفکر، واجب است .
صفت خوف، با تفکر در عظمت و قدرت خدا و تامل در گرفتن گریبان طغیان گران و گناه کاران، سخت گرفتن بر آنان و هلاک نمودن کفار و منافقین و متکبرین جوامع پیشین با طوفان و … حاصل می شود .
صفت امید با تفکر در نعمت هایی که خداوند بر بندگانش صالحش در دنیا ارزانی داشته مانند علم، فرمانروایی ، فرزند ، مال ، نعمت ، عافیت و آن چه به اولیای خود در آخرت وعده داده؛ مانند : بخشش ، احسان کردن ، عطا کردن مقام شهادت و شفاعت ، بهشت ، رضوان ، که توصیفشان ممکن نیست و زبان از بیانشان عاجز است ، حاصل می شود .
این دو صفت حالت هایی هستند که در بسیاری از موارد با هم عارض نفس می شوند ؛ بلکه نسبت به مقام خداوند متعال ، باید چنین باشد ، به طوری که بیم از خدای تعالی بدون امید و نیز امید بدون بیم ، هر دو در آیات و روایات ممنوع شده است و از آن ها تعبیر به ناامیدی از رحمت خدا و احساس امنیت از مکر خدا ( نقشه های خدا در مقابل ) شده است .
بلکه لازم است هر دو موجود و مساوی باشند به طوری که اگر وزن شوند بر یکدیگر برتری نداشته باشند .
هم چنین لازم است وجود آن ها به خاطر قدرت خدا و عفو و کرم او باشد ، نه به خاطر چیز دیگر .
بنابر این ، انسان گناه کار زمانی که به قدرت خدا فکر می کند ، باید از او بیم داشته باشد و زمانی که به عفو و کرم او فکر می کند ، امیدوار به بخشش باشد .
اما اگر کسی خود را سزاوار عفو و ثواب بداند ، یا اعمال خود را نیکو و در خور پاداش بداند و در نتیجه این نگرش ، امیدوار شود این امید ناپسند و مذموم است .
پی نوشت :
1-بقره /آیه 218
2-میزان الحکمه/ج4/ص1564/ح5179
3- میزان الحکمه/ج4/ص1568/ح5206
4- میزان الحکمه/ج4/ص1568/ح5207
منابع:
1-قرآن کریم
2- میزان الحکمه/محمدی ری شهری /دارالحدیث /قم /79
3-درس اخلاق/مشکینی/ترجمه علیرضا فیض/پارسایان/چاپ سوم/82/قم
سايت تبيان
فرم در حال بارگذاری ...