باسمه تعالي
حالم بسيارخوب وعالي است و خوشحال ازدرحوزه خارج ميشوم وبه ناگاه دانه هاي زيباي برف روي چادرم مهمان ميشوند .خوشحالم چون درس فقه رانمره خوبي گرفتم.فقه ازنوع مكاسب شيخ انصاري(رحمة الله عليه)نمره خوب گرفتنش جاي خوشحالي هم دارد..
ولي دقيقاچندروزبعدش كه اين اصول(خدارحمتت كندجناب شهيدصدر(رحمة الله عليه)حال كوكمان راگرفت و بالب ولوچه اي آويزان ازهمان درزيباي حوزه خارج شديم،به محض ديدن دانه هاي زيباي چندروزقبل،صداي غرغركردنم ازدرون شنيده مي شودكه اه چه وقت بارش برف است ويخ زديم..
واين است حال نامرتب ماكه طبيعت رابه حال خودمان تفسير مي كنيم.حالمان گرفته باشدوهواهم ابري،باخودمان ميگوييم هواهم دلش مثل ماگرفته وخوشحال باشيم وهواآفتابي وخنك،تفسيربه منطبق بودن خودمان و هواميكنيم…
خداكند وزني پيداكنم كه اينقدر بي ظرفيت نباشيم..الهي آمين!
باسمه تعالي
بعضي وقت ها كاري را انجام ميدهيم وقدمي براي كارخيري برميداريم،كاررابه نحواحسنت تمام مي كنيم و وقتي ازماتشكر مي كنند كلي به خودمان مي باليم وبه اعتمادبه نفسمان اشاره مي كنيم..آري اين من بودم كه چنين و چنان كردم،واگرموفق نشويم درآن كار خيلي ناراحت ميشويم ومي گوييم اگركمي اعتمادبه نفس داشتيم اين طور نميشد…
منه طلبه ولايي قريب به پانزده سال طلبگي كردن راحت بگويم،اعتمادبه نفس كشك است،كشككككككك
تاخدانخواهدبرگي ازدرخت نمي افتد…آري قدم وحركت بنده موثراست امااراداه خداوندي فوق اراده هاست…
بهترين درس ماازاعتمادبه خدابه جاي اعتماد به نفس حقيرمان همين آمدن امام عزيزمان است…
ببينيم امام به خداوندمتعال تكيه كرد،درجهت تشكيل حكومت اسلامي قدم برداشت،امالحظه اي نگفت:من
هميشه خداونددرراس كارهايش بود..
پس اعتمادبه الله فقط..
باسمه تعالي
مادرم مي گويدقديم دلمان بيشترخوش بود…شب نشيني هاي زيادي داشتيم و به منزل قوم وخويش زياد ميرفتيم ومي گفتيم وفارق ازغم دنيا ميخنديديم…به مروركه اين گوشي هاي مثلا هوشمند وفلان تكنولوژي وبهمان چيز آمد به جاي اينكه بهم نزديكتر شويم،دور ودورترازهم شديم…
ديگر شب نشيني هاكه ميرويم،كله همه روبه پايين و محو گوشي است ومانند مجنون هاميخنديم..تنها ميخنديم…
وقتي هم كه ميرويم خانه،تاصبح سرمان مشغول گشتن و گشتن درفضاي مجازي و چت بافلان دوست و…است وبه ناگاه صداي اذان صبح…آري صبح شد وفقط خستگي ماند..
اين هم يك شب زنده داري ازنوع اينترنتي كه نه تنهاسودي نداشت،بلكه روان وتني خسته حاصلش بود..
شب زنده داري معنوي و ارتباط باخداكجاواين شب زنده داري با نت كجا؟!!!
خداوند هدايتمان كند…الهي آمين!
باسمه تعالي
دلايل مخالفت امت ها با انبيا
يكى از عللى كه موجب مىشد اكثر امتها در ابتداى بعثت انبيا با انبيا مخالفت كنند اين بود كه انبيا انسان ها را به پذيرفتن معاد دعوت مىكردند و پذيرش اين دعوت براى بعضى از انسان ها بسيار دشوار بود؛ آنان براى خود خدايانى مىساختند و آن ها را پرستش مىكردند، امّا به خداى واقعى ايمان نمىآوردند. زيرا لازمه پذيرش توحيد، پذيرفتن معاد و زندگى پس از مرگ است و چون آنان قدرت خدا را محدود مىپنداشتند، نمىتوانستند بپذيرند كه خداى آنان مىتوانند دوباره آنان را زنده كند و آنان نتايج اعمال خود را در دنياى ديگرى مىبينند. پذيرفتن معاد به اين معنا است كه روزى همه اعمال و كردار انسان ها محاسبه مىشوند و
﴿ صفحه 284﴾
انسان ها به جزاى اعمال نيك و بد خود مىرسند؛ و كافران گمان مىكردند كه اگر از ابتدا آن را انكار كنند، راحت و آسوده خواهند بود و مىتوانند به راحتى به ارضاى اميال خود بپردازند.
بهترين راه براى پذيرفتن معاد، دقت در قدرت خداست. او همان گونه كه انسان ها را از نيستى به هستى آورد، مىتواند بار ديگر آنان را زنده كند. قرآن كريم مىفرمايد:
«اَيَحْسَبُ الاِْنْسانُ اَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ بَلَى قادِرِينَ عَلَى أَنْ نُّسَوِّى بَنانَهُ بَلْ يُرِيدُ الاِنْسانُ لِيَفْجُرَ اَمَامَهُ» 1
آيا آدمى مىپندارد كه ما ديگر، ابداً استخوان هاى او را باز جمع نمىكنيم؟ بله ما قادريم خطوط سر انگشت او را نيز دوباره، مانند قبل، برگردانيم؛ بلكه انسان مىخواهد آنچه در پيش دارد همه را به فجور و هواى نفس بگذراند.
1ـ قيامة / 75.
ادامه دارد..
منبع:http://www.mesbahyazdi.ir/node/1671
باسمه تعالي
اقاجان سلام…سلامي ازدلي سردوبي روح وگنهكاربرامامي رئوف ومهربان وپدرگونه..
بارهاباخودعهدكردم كه حس زيباي حضورت رادرزندگي پررنگ نمايم امادريغ وافسوس كه فقط درحدالفاظ بود…
مولاي من!شمامراهرگزازيادنبرديد..اين راازحضورم درمجالس مذهبي و حوزه هاي علميه و مراسم اهل بيت(عليهم السلام) ودرهمه زندگي ام ميدانم …
نگاهتان رابه خودميبينم و…افسوس وصدافسوس..
اگرنبوددعاي خيرشمامن به حال خودرهابودم…
آقاجان ميدانم كه خاشاك غفلت قلبم رافراگرفته اماهميشه يك دعادرهرحال وهرلحظه ورزبانم بوده..
خدايامحبت اهل بيت(عليهم السلام)ومولايم امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)رالحظه به لحظه درقلب وجان خودم و والدينم وهمسرم وخويشانم و نسلم افزون بفرما..(1)
1.اين مطالب احساسي بودكه ازخواندن صفحه77كتاب شب هاي بي قراري داشتم..