موضوع: "حرف هاي من"
باسمه تعالي
مي گفت:دخترجان توچه ميداني آب خوردن درقوطي كنسروي كه لبه اش اكثراوقات لبمان راپاره مي كردچه لذتي داشت…دخترجان توچه ميداني وقتي گرسنه مي شديم البته اگرچيزي بودبراي خوردن مثلا كمپوت وقتي بازش مي كردم ميديدم داخلش رب است آنقدرميخنديديم كه شكممان درد ميكرد…توچه ميداني وقتي بهم مي گفتيم برادرحاضربوديم جانمان راهم براي هم بدهيم نه اينكه …
آري اومن يك فرمانده واقعي بودكه حتي افرادآن منطقه فكرمي كردنداويك سربازساده است وبه قول خودش گاهي براي بومي هاي منطقه چوپاني كرده…
امانيك ميدانم كهاو يك مردواقعي است واگرالان درگمنامي خودخواسته به سرميبرداماحاضراست بااين تن ضعيف ونحيف جان فداي رهبرش كند..خداروشكر…
من نيزفرزندچنين مردي هستم وميگويم حاضرم سرم بروداماامررهبرومقتدايم سيدعلي برروي زمين نماند…
باسمه تعالي
مدتي داشتم روي عنوان امسال كه«همدلي وهمزباني دولت وملت»نام گذاري شده كار ميكردم تايه مقاله اي توليدكنم كه هم گره اي ازكارخودم بازكندهم ازدولت.مامردم چطور ميتوانيم اين امرراميسركنيم؟!باسكوتمان؟باتحملمان؟بابصيرتمان؟بايدبه دولت زمان بدهيم؟
دولت چطور؟!بابي ادب خواندن منتقدانش؟!ياباسعه صدربرخوردكردن وكمي نرمش نشان دادن؟!چرابايدلبخندهايمان رابه اجنبي هاوفقط جلوي دوربين نشان دهيم وباآنهاخيلي مؤدب صحبت كنيم كه مبادابه آقايان بربخوردوتحريم هاراشديدتركنند؟؟واخم هايمان راتحويل ملت دهيم؟!نكندخداي ناكرده ملت ايران جايش بادشمنان عوض شده كه ماخبرنداريم؟!!!حتي منتقدان هم فرزندان اين خاك وبوم اندواين نوع لحن مناسب خودي هانيست آري!!!!مگرنه آنكه أَشِدّاءُ عَلَي الكُفّارورُحَمَاءُ بَينَهُم!!!!
ياعلي
باسمه تعالي
اخبارساعت دوكه داردتمام مي شودصداي علي لهراسبي رامي شنوم كه داردترانه اي رامثل هميشه هاي پنج شنبه وجمعه مخصوص امام عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف)ميخواندومن ازاين جامتوجه ميشوم كه فرداجمعه است.روزجمعه هم هرشبكه اي سعي مي كندبه اندازه توانش وتاجايي كه به سايربرنامه هايش لطمه اي نزندبرنامه اي رادرموردگل نرگس حضرت ولي عصر(روحي له الفداه)پخش مي كند.واين طوراست فرهنگ سازي مهدويت دربرنامه هاي صداوسيماي ما!!!!!
ياعلي
باسمه تعالي
چندروزپيش گوشي موبايلم روميزاتاقم جاگذاشته بودم ورفته بودم بيرون.تاچنددقيقه اول كه سواراتوبوس بشم حواسم نبودولي بعدكه دست كردم توي كيفم ديدم اي دل غافل گوشي نيست يادم اومدمونده خونه.واي اينقدرناراحت شدم ،احساس مي كردم كه چيزمهمي كه بايدهميشه همراهم باشه نيست،بي قراربودم.تااينكه وقتي كارم تموم شدبرگشتم خونه وچادربرنداشته رفتم سراغ گوشي ووقتي خواستم برش دارم ديدم قرآن جيبي ام هم دقيقا كنارگوشيمه امامن اصلادل شوره و بي قرارش نبودم!!!خيلي جاخوردم ازاين رفتارم.آخه چرانبايدمن ازهمراه نداشتن كلام الهي بي قرارنباشم اماازگوشي موبايلم بي قرار…
ياعلي
باسمه تعالي
مدتي است كه فضاي عمومي كشورپرشده ازبحث هايي راجع به مذاكرات هسته اي.اينكه آخرش چي ميخوادبشه؟!چرااينقدرطرف مقابل داره پاشوازگليمش درازترميكنه؟!آياآخرش اين تحريم هادست ازسرايران عزيزبرمي داره يانه؟!واي نكنه خون شهداي هسته اي پايمال بشه!!!!و كلي ازاين سوالات ومطالب كه مخصوصاتوي فضاي مجازي بيشترشده.خب من چه جبهه اي بايدبگيرم؟!آيابايدمرتب اتراض كنم وسياه نمايي كنم يااينكه بايدبابصيرت همچون فرماندم رفتاركنم؟!گاهي ماخودمون بادست خودمون آب توي آسياب دشمن ميريزيم وخواسته وناخواسته ميشيم بلندگوي تبليغاتي دشمن.يكي ازمهم ترين درس هايي كه ميتونيم ازواقعه كربلايادبگيريم پابه پاي رهبروولي رفتن هست نه جلوترونه عقبتر.گوش به فرمان ولي امرمسلمين بودن يك بصيرت مهم هست.جنجالي رفتارنكردن وباخردرفتاركردن.مبادابه خاطردنياي ديگران آخرتمون روخراب كنيم.پس كمي بااحتياط رفتاركنيم درتحليل هامون وچشممون به دهان مبارك حضرت آقاباشه.ياعلي