موضوع: "زندگي به سبك شهدا"
به گزارش نويد شاهد به نقل از روابط عمومي ستاد كل نيروهاي مسلح، شهيد سيد جليل ميري وركي فرزند سيد قاسم، يكي از خط شكنان عمليات كربلاي 4 بود كه در منطقه ام الرصاص به فيض شهادت نايل آمد.
وي متولد ششم فروردين 1338 از شهرستان تنكابن در استان مازندران است كه در جبهه به عنوان تك تير انداز و خط شكن در عمليات كربلاي 4 به شهادت رسيد.
پيكر مطهر شهيد محمد علي بماني از 270 شهيد تازه تفحص شده است كه متولد سوم شهريور ماه 1329 از شهرستان قزوين است كه به عنوان بسيجي در جبهه فعال حضور يافت و هفتم اسفند1362در جزيره مجنون و در عمليات خيبر به شهادت رسيد.
قرار است پيكرشهيد محمد علي بماني امروز - سه شنبه - در ميدان مينو شهرستان قزوين مورد استقبال خانواده هاي معظم شهدا و ايثارگران، مردم مومن و انقلابي و مسوولان شهرستان قرار گيرد.
26 خردادماه پيگر مطهر 270 شهيد دفاع مقدس با حضور بي نظر اقشار مختلف مردم انقلابي و مومن شهرتهران از ميدان بهارستان تا معراج شهدا تشييع شدند.
اين شهداي خط شكن و غواص با تلاش كميته جستجوي مفقودين در عمليات تفحص در جنوب عراق فاو، ابوفلوس، شلمچه، مجنون و زبيدات كشف و در 28 ارديبهشت ماه از طريق مرز شلمچه وارد كشور شدند.
پيكر 175 شهيد از اين 270 شهيد تازه تفحص شده، جمعي از غواصان شهيد عمليات كربلاي4 بودند كه با دستان بسته در يك گور دسته جمعي منطقه ابوفلوس كشف شدند.
نوید شاهد: شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان مردم در کرج میزبان پیکر شهید غواص «سید جلیل میری ورَکی»شدند، اولین شهید دست بسته ای که پس از ۲۹ سال شناسایی شد. شهید سید جلیل میری وَرکی از خط شکنان عملیات کربلای 4 بود که در منطقه امالرصاص به شهادت رسید و همزمان با لیالی پر فیض قدر و شهادت امام علی (ع) 29 سال چشم انتظاری مادر، همسر و فرزندانش پایان یافت. پیکر پاک این شهید گرانقدر پس از تشییع در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.
سید جلیل میری شهید خط شکن کربلای۴ فرزند ارشد سید قاسم و سیده قمر میری، متولد ششم فروردین ماه سال 1338 در روستای ویکان ( ورک) توابع بخش رودبارالموت شهرستان قزوین بود. سیدجلیل در سال 1364 به جمع بسیجیان لشکر 25 کربلا پیوست و تکتیر انداز بود . سرانجام در شامگاه چهارم دی ماه سال 1365 در عملیات کربلای 4 به عنوان خط شکن حضور یافت و به همراه دیگر شهدای مظلوم غواص این عملیات در اسارت دشمن بعثی به فیض شهادت رسید.
مرکز اسناد ایثارگران به مناسبت رجعت پیکر مطهر اولین شهید از 175 شهید مظلوم غواص گزیده وصیت نامه این شهید والامقام را منتشر می کند:
شهید سید جلیل میری در روز بیست و ششم آذر ماه سال 1365، هشت روز قبل از شهادت در وصیت نامه ای کوتاه خطاب به خانواده اش می نویسد:
«…راه پدر را به بچه هایم بیاموزید که همانا راه حسین (ع) است، امام را تنها نگذارید و پشتیبان اسلام باشید. می خواستم قبرم در خاک پاک «ویکان»باشد ولی از آنجایی که زمستان است و سخت، هر جایی که خودتان خواستید دفنم کنید…
بچه که تازه به دنیا آمده اگر پسر بود اسمش سید محمد مهدی،و (بهرام) صدایش کنید و اگر دختر بود سید زهرا (آزاده) صدایش کنید. (داخل پرانتز اسم مستعار می باشد.)»
تقديم به شهيداحمدي روشن
باز از کینه ی نسل من و تو لبریزند
گرگهایی که دراین معرکه دندان تیزند
گرگ از غیرت شیران وطن می ترسد
بی سبب نیست اگرخون تورا میریزند
رفتنت مثل اتم ریخت به هم دنیا را
پیش ایمان تو این حادثه ها ناچیزند
مرگُ در مسلک ما ختم کبوترها نیست
لاله های وطن ما همه بی پاییزند
تا که ایران جوان داده پر از شیردل است
گرگها از حسد و کینه نمی پرهیزند
شیرهای وطنم پشت سرت بعد از این
محو یک خاطره ی سرخ غرورآمیزند
شک ندارم که پس ازحادثه ی پروازت
مصطفی ها همه از خون تو برمی خیزند
باسمه تعالي
شهید مصطفی احمدی روشن در 17 شهریور سال 1358 در روستای سنگستان استان همدان متولد شد. وی دوران کودکی خود را در خانواده ای فقیر گذراند. خانواده وی در محله ای واقع در پشت امامزاده یحیی همدان به نام محوطه آقاجانی بیگ و در خانه ی اجاره ای و قدیمی، با امکاناتی اندک زندگی می کردند. پدر وی راننده مینی بوس بود و در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سال های بسیاری را به مبارزه با دشمن بعثی پرداخت.
وی تحصیلات خود را در زادگاه خویش آغاز کرد. دوره تحصیلی راهنمایی را با رتبه عالی از مدرسه خیام همدان فارغ التحصیل شد و به دبیرستان ابن سینا رفت. شهید احمدی روشن هشتاد و پنجمین شهید دبیرستان ابن سینای همدان است.
پس از آن نیز در آزمون سراسری سال 77 شرکت کرد و وارد دانشگاه صنعتی شریف تهران شد و سپس در سال 81 از این دانشگاه فارغ التحصیل شد.
وی دانش آموخته رشته مهندسی پلیمر از دانشگاه صنعتی شریف بود. شهید احمدی روشن با سن پایین حدود 32 سال، دارای مقالات متعدد علمی در رشته پلیمر بود.
وی در سال 1380ش و در دوران تحصیل خود در این دانشگاه در پروژه ساخت غشاهای پلیمری برای جدا سازی گازها که برای اولین بار در کشور انجام می شد، همکاری داشت.[1] او همچنین دارای چندین مقاله ISI به زبان های انگلیسی و فارسی بود و در زمان شهادت دانشجوی دکترای دانشگاه صنعتی شریف و از نخبگان این دانشگاه به شمار می رفت که مسئولیت معاونت بازرگانی سایت هسته ای نطنز را نیز به عهده داشت.
به گفته دوستانش وی شخصی ولایتمدار و از شاگردان آیت الله خوشوقت استاد اخلاق تهران بود. شخصی شوخ و باصفا و در عین حال مدیری جدی و قاطع. سرانجام این مرد الهی در 21 دی 1390 پس از خروج از منزل در ساعت ۸:۳۰ صبح توسط یک موتورسیکلت سوار با چسباندن یک بمب مغناطیسی در خیابان گل نبی تهران، میدان کتابی ترور شد. از شهید احمدی روشن یک فرزند به نام «علی» به یادگار مانده است.
منبع:حوزه نت
باسمه تعالي
دقيقاخاطرم نيست چه سالي باطلاب مدرسه رفتيم منزل شهيدعبادي نيا…خواهرايشان هم طلبه بودبه اين واسطه بااين شهيدبزرگوارآشناشديم.خانواده شهيديك اتاق مخصوص براي ايشان تدارك ديده بودندوتمامي وسائل شخصي اين بزرگواردرآنجامحفوظ بود.باورتان نمي شودچه معنويتي داشت اين اتاق،حقيقتاانسان باورودبه اين اتاق منقلب مي شد.بامادرشان بسيارصحبت كرديم ماسه دوست بوديم كه همه به ما ميگفتندمثلث برمودادرهركاري بسيارمجدانه ومصرانه پيش ميرفتيم يكي ازاين كارهاهم جمع آوري خاطره شهداي طلبه بود.باورتان نمي شوداماوقتي مادرشان ازاين شهيدبزرگوارصحبت مي كردنداحساس خاصي داشتيم گويي خودشهيدبه نظاره نشسته است.مادربزرگوارازاينكه اگرمواردي لازم باشدوخانواده درجريان باشدياتذكري باشدخودشهيدبه خواب مادرمي آمدندوآن رابيان مي كردند.حقيقتاشهدازنده هستند.
بازخدايامارانيزشهيدبفرما!!!