باسمه تعالي
اگر دوست داشتن را كيفيت نفسانى بدانيم، اين كشش، شوق، ميل و دوست داشتن غير از علم است؛ در اين مقوله عنصر اختيار دخالت دارد؛ شخصى ممكن است با آنكه يقين دارد، نخواهد و نپذيرد. قرآن كريم درباره فرعونيان مىفرمايد:
«وَ جَحَدُواْ بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها اَنفُسُهُمْ ظُلْماً و عُلُوّاً…» 1و با آنكه يقين داشتند، به سبب لجاجت و ظلم و برترى طلبى آن ها را انكار كردند….بعد از آنكه آيات الهى و آن معجزات عظيم به دست حضرت موسى (ع) ظاهر شد، با آنكه فرعونيان يقين كردند كه حضرت موسى (ع) پيامبر خدا است و اين معجزات از طرف اوست، ولى به سبب لجاجت، ستمگرى و برترى طلبى خود، آن ها را انكار كردند و پيامبر خدا را ساحر و مسحور ناميدند؛ آنان در دلشان يقين داشتند، امّا ايمان نياوردند و انكار كردند. حضرت موسى (ع) خطاب به فرعون مىفرمايد:
«قالَ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا اَنْزَلَ هؤُلاءِ اِلاَّ رَبُّ السَّموات والأَرْضِ…» 2
موسى گفت: «حقّاً و يقيناً مىدانى كه اين آيات را جز پروردگار آسمان ها و زمين نازل نكرده است… .»
1ـ نمل /14.
2ـ اسراء /102.
در اين آيه دو ادات تأكيد «لام و قد» آمده است؛ يعنى حقاً و يقيناً مىدانى كه اين آيات را جز خدا، پروردگار جهان، نازل نكرده است؛ با اين وجود، فرعون گفت:
«و قالَ فِرْعَوْنُ يا ايُّهَا المَلاَُ ما عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ اِله غَيْرى…» 1
و فرعون گفت: «اى بزرگان قوم! من هيچ كس ديگرى را جز خودم، خداى شما نمىدانم… .»
و ايمان نياورد، ولى زمانى كه در دريا غرق شد، گفت:
«… قَالَ امَنْتُ اَنَّهُ لاَالهَ اِلاَّ الَّذِى امَنَتْ بِهِ بَنُوا اِسرائيلَ و اَنَا مِنَ المُسْلِمِينَ» 2
… فرعون گفت: «من ايمان آوردم و شهادت مىدهم كه خدايى نيست، مگر آن كه بنى اسرائيل به او ايمان دارند و من نيز تسليم فرمان اويم.»ولى چون اين سخن او از روى اضطرار بود، پذيرفته نشد. پس ايمان توسط مقدمات قهرى حاصل نمىشود و عنصر اختيار در تحقق آن نقش دارد.براى تحقق ايمان يقين صد در صد لازم نيست؛ با ظن قوى نيز مىتوان ايمان آورد؛ يعنى، دل را با آن ظن قوى همراه كرد و به احتمال خلاف آن توجهى ننمود و آن را پذيرفت. ولى بدون داشتن علم يا مرتبه اى از ظن نمىتوان ايمان آورد. بسيارى از كسانى كه در صدر اسلام به پيامبر (ص) ايمان مىآوردند در آغاز، نسبت به اسلام يقين كامل نداشتند و بدين علت، برخى از آنان كه به مرور شبهاتى برايشان پيدا مىشد، مرتد شده، از اسلام خارج مىشدند.
1ـ قصص / 38.
2ـ يونس / 90.پس ايمان به سبب اعتقاد و تمايل به يك موضوع حاصل مىشود. اعتقاد داراى شدت و ضعف است و از ظن تا كامل ترين نحوه يقين قابل افزايش است و تمايل نيز از ميل سطحى تا عالى ترين مراتب عشق قابل تغيير است. اين دو عنصر به مقدار شدت و ضعف خود بر قدرت ايمان تأثير مىگذارند؛ هر چه اعتقاد و شوق انسان نسبت به موضوعى بيشتر باشد، به همان نسبت بر قوّت ايمان به آن موضوع افزوده مىشود و با كاهش اعتقاد و تمايل، از شدّت و قوّت ايمان كاسته مىگردد.
بنابراين، براى كسب ايمان كامل لازم است اعتقاد خود را تقويت نموده، دلايل متقن ترى براى ايمان بيابيم و نيز موانع قلبى پذيرش ايمان را برطرف سازيم.
منبع:http://www.mesbahyazdi.ir/node/1671
فرم در حال بارگذاری ...