موضوع: "طلبگي"
باسمه تعالي
***************
يكى از چيزهائى كه به نظر من به شما كمك ميكند، اين چيزى است كه در مورد نبى مكرم، اميرالمؤمنين فرمود: «طبيب دوّار بطبّه قد احكم مراهمه و احمى مواسمه». نبايد پشت ميز و توى اتاق حبس شد. شكل ادارى پيدا كردنِ ما مجموعهى روحانى و مجموعهى آخوند، به نفع ما نيست. هر مسئوليتى هم در هر جا داريم، اين حالت طلبگى خودمان، حالت آخوندى خودمان، حالت روحانى خودمان را - كه انس با مردم، رفتن ميان مردم، گفتن به زبان مردم، شنيدن درددل مردم است - بايد از دست ندهيم. البته ما هر دو جورش را در بين روحانيون ديدهايم. كسانى بودهاند كه هيچ سمت رسمى و ادارى و اينها هم نداشتند، در عين حال رفتارشان با مردمى كه با آنها مواجه بودند، مثل رفتار يك آدم ادارى، خشك، بىانعطاف، بىتوجه، بىمحبت و بىلبخند بوده است. عكسش را هم ديدهايم. كسانى هم بودهاند كه مسئوليت هاى ادارى داشتند، اما در همان گوشهاى و ضلعى كه با مردم تماس پيدا مي كردند، رفتار محبتآميز، رفتار پدرانه، رفتار مشفقانه و دلسوزانه با مردم داشتند؛ اين خوب است، اين درست است. پس اين هم يك مسئله است؛ يعنى حبس نشدن مجموعه در قالبهاى سازمانى. نه اينكه من با سازماندهى مخالف باشم؛ نه، بدون سازماندهى، بدون تشكيلات، مديريت امكان ندارد و كار هم پيش نميرود. نخير، بنده معتقد به نظم سازمانى هستم؛ اما معتقدم كه اين نظم سازمانى نبايد ما را از هويت خودمان خارج كند. ما در همه صورت روحانى هستيم. بايستى با همان منش روحانى، به شكل روحانىاى كه در عالم شيعه وجود دارد، مشى كنيم. البته اين حالت در مذاهب و اديان ديگر هم بكلى منتفى نيست؛ يك جاهائى وجود دارد، براى آنها خيلى هم خوب است؛ اما حالا در بين شيعه يك سنتى است. اين حالتى كه در بين روحانيت شيعه وجود داشته - اينكه با مردم مأنوس است، از مردم مرتزق است، نسبت به مردم مشفق است، دردهاى مردم دردهاى اوست - اين را بايد حفظ كنيد؛ اين چيز خيلى مهمى است (بيانات در ديدار اعضای نمايندگى رهبرى در دانشگاهها، 20/04/1389)
باسمه تعالي
طبق معمول هرروزدوري درسالن حوزه ميزنم وتابلواعلانات رانگاهي مي اندازم.كمي آن طرف ترچهارپنج تاعلامه سرشان رابه هم چسبانده اندوباهم تبادل نظر ميكنند..حقيقتامباحثه طلبگي عجيب بركت علمي مي آورد.علماي بزرگ هم ازاين تبادل نظرات به فيوضاتي رسيده اند..نزديكشان كه ميشوم ميبينم به به كم الله اين يكي مي گويدنخيراين رنگ باآن ست نيست وآن يكي مي گويدصورتي باسفيدزيباتراست وباكلاس تر مي شوم…آري كتاب فقه استدلالي راگذاشته اندكنارودارندمدل ست كردن راداخل گوشي رصد ميكنندومن ميدانم كه اين هم درساعت مباحثه ازعجايب دنياي طلبگي است…خداختم بخيرمان كند…
نکتهی آخر در مورد پدیدهی خواهران طلبه است؛ خیلی پدیدهی عظیم و مبارکی است. هزاران عالم، پژوهشگر، فقیه و فیلسوف در حوزههای علمیهی خواهران تربیت شوند؛ این چه حرکت عظیمی خواهد بود. ببینید نگاه دنیای مادی نسبت به پدیدهی زن و جنس زن چه نگاه بدی است، چه نگاه تحقیرآمیزی است، چه نگاه منحرفانهای است. حضور دانشمندان اسلامی زن در عرصههای مختلف - مثل حضور دانشمندان فرزانه و فهمیدهی دانشگاهی زن که متدین و متشرع هستند - اثرات بسیار عظیمی را در دنیا میگذارد؛ برای انقلاب آبروست. بانوان باید خوب درس بخوانند. البته هدف نهائی درسخواندن بانوان، تنها مجتهد شدن یا فیلسوف شدن نیست - ممکن است عدهای علاقهاش را داشته باشند، استعدادش را داشته باشند، وقتش را داشته باشند، عدهای هم نه - آشنائی با معارف اسلامی و قرآنی است که میتواند برای خود آنها و برای دیگران مورد استفاده قرار بگیرد.
پروردگارا! آنچه گفتیم و شنیدیم، برای خودت و در راه خودت قرار بده. پروردگارا! به این گفتهها، به این شنیدهها، به این حرکت عظیمی که در حوزه است، خودت از جانب خود برکت عنایت بفرما. پروردگارا! کار ما را، گفتار ما را، حرکت ما را مشمول توجه و رضای ولیّت قرار بده. قلب مقدس آن حضرت را از ما خشنود کن. روح مطهر امام بزرگوار و شهدای عزیز را که گشایندهی این راه هستند، مشمول رحمت و برکت خود بفرما.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
بيانات مقام معظم رهبري درجمع طلاب درشهرقم1389
انسان مومن هم به لطف و رحمت بی پایان و بی بدیل خداوند امیدوار است و هم از عذاب او در ترس و واهمه به سر می برد . او همیشه در بین امید و ترس یا همان خوف و رجا به سر می برد .
امید داشتن و امیدوار بودن لازمه زندگی است . انسان اگر به آینده ای روشن و زیبا امید نداشته باشد ، زندگی برای او سخت و غیر قابل تحمل خواهد شد.
باید به رحمت بی بدیل خداوند امید داشت . باید امیدوار باشیم که رحمت خدا هم در این سرا و هم در سرای پسین شامل حال ما خواهد شد و ما را فرا خواهد گرفت .
خداوند در قرآن کریم درباره امید داشتن به رحمتش می فرماید :
ان الذین آمنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله اولئک یرجون رحمت الله و الله غفور رحیم .
کسانی که ایمان آورده اند و آنان که مهاجرت کرده اند و در راه خدا جهان نموده اند ، به رحمت خدا امیدوارند و خدا آمرزنده و مهربان است . ( 1 )
باید امیدوار باشیم که خدایی که از پدر به ما مهربان تر است از گناهان و خطاهای ما در صورتی که توبه کنیم می گذرد و قلم عفو بر خطاهای ما می کشد .
این امید بستن به لطف و رحمت بی پایان الهی نباید چنان باشد که ما را نسبت به گناهان و خطاهایمان آسوده خیال سازد و دیگر در پی جبران خطاها و توبه از گناهان نباشیم .
نباید اجازه دهیم که امید داشتن به رحمت الهی ما را به این باور اشتباه برساند که چون خداوند مهربان است و بندگانش را دوست می دارد ، ما هر چند گنه کار و عصیان گر باشیم عذاب مان نمی کند و به ما سخت نمی گیرد .
اکنون برخی مردم دچار این توهم شده اند و با تکیه بر این توهم است که دست از گناهان نمی کشند و به گناهان خویش ادامه می دهند .
باید در کنار امید بستن به رحمت و لطف و احسان و بخشایش ایزد منان ، از او و عذاب دردناک آخرت در ترس و واهمه باشیم .
این ترس از عذاب و قهر الهی ما را از گناهان بیزار و فراری می کند و کاری می کند که ما به خود اجازه گناه نمودن ندهیم.
امام محمد باقر علیه السلام درباره اثر خوف از خدا می فرماید :
تحرز من ابلیس بالخوف الصادق ، وایاک و الرجاء الکاذب ، فانه یوقعک فی الخوف الصادق .
با ترس راستین خود را از ابلیس حفظ کن و از امید دورغین بپرهیز ،زیراکه تو را در ترس واقعی می افکند. ( 2)
اما این ترس از عذاب الهی نباید ما را به طور کامل از لطف و بخشایش خدا مایوس و ناامید سازد .
نباید ترس از خدا ما را به جای برساند که بگوییم چون من گنه کارم و می دانم خدا مرا نمی بخشد دیگر دست به توبه و انابه بر نمی دارم .
این همان ناامیدی است که ابلیس به دنبال آن است .
باید ترس و امید به یک اندازه و در کنار هم باشند .
امام علی علیه السلام در این راستا می فرماید :
خیرالاعمال اعتدال الرجاء و الخوف . بهترین کار ها مساوی بودن ترس و امیدست . ( 3 )
امام صادق علیه السلام درباره لزوم بودن خوف و رجاء در کنار هم می فرماید :
ارج الله رجاء لایجرئک علی معاصیه ، و خف الله خوفا لایویسک من رحمته .
به خداوند چنان امیدوار باش که تو را بر انجام گناهان بی پروا نکند و از خدا چنان بترس که تو را از رحمت او نومید نسازد . ( 4 )
در کتاب« درس های اخلاق» ، مرحوم حضرت آیت الله مشکینی درباره خوف و رجا این گونه می گوید :
بیم و امید ، از او صاف و صفات نفسی اند . وجود آن ها در ذات و سرشت هر انسانی است . کسی یافت نمی شود که حداقل نسبت به بعضی از چیز ها فاقد بیم و امید باشد.این دو صفت نسبت به افراد و چیزها از نظر شدت و ضعف متفاوتند .
منظور از خوف در این جا عبارت است از : ترس از خدای تعالی در مقام ذاتش و از غضب و خشم و عذابش در دنیا و جهنم و مجازاتش در آخرت. منظور از رجاء نیز ، امیدوار بودن به او به خاطر رحمت و نزدیکی و احسانش در دنیا و بهشت و رضایتش در آخرت .
این دو معنا ممکن است در کسی یافت نشود یا کم باشد و همین دو هستند که به دست آوردنشان با تفکر، واجب است .
صفت خوف، با تفکر در عظمت و قدرت خدا و تامل در گرفتن گریبان طغیان گران و گناه کاران، سخت گرفتن بر آنان و هلاک نمودن کفار و منافقین و متکبرین جوامع پیشین با طوفان و … حاصل می شود .
صفت امید با تفکر در نعمت هایی که خداوند بر بندگانش صالحش در دنیا ارزانی داشته مانند علم، فرمانروایی ، فرزند ، مال ، نعمت ، عافیت و آن چه به اولیای خود در آخرت وعده داده؛ مانند : بخشش ، احسان کردن ، عطا کردن مقام شهادت و شفاعت ، بهشت ، رضوان ، که توصیفشان ممکن نیست و زبان از بیانشان عاجز است ، حاصل می شود .
این دو صفت حالت هایی هستند که در بسیاری از موارد با هم عارض نفس می شوند ؛ بلکه نسبت به مقام خداوند متعال ، باید چنین باشد ، به طوری که بیم از خدای تعالی بدون امید و نیز امید بدون بیم ، هر دو در آیات و روایات ممنوع شده است و از آن ها تعبیر به ناامیدی از رحمت خدا و احساس امنیت از مکر خدا ( نقشه های خدا در مقابل ) شده است .
بلکه لازم است هر دو موجود و مساوی باشند به طوری که اگر وزن شوند بر یکدیگر برتری نداشته باشند .
هم چنین لازم است وجود آن ها به خاطر قدرت خدا و عفو و کرم او باشد ، نه به خاطر چیز دیگر .
بنابر این ، انسان گناه کار زمانی که به قدرت خدا فکر می کند ، باید از او بیم داشته باشد و زمانی که به عفو و کرم او فکر می کند ، امیدوار به بخشش باشد .
اما اگر کسی خود را سزاوار عفو و ثواب بداند ، یا اعمال خود را نیکو و در خور پاداش بداند و در نتیجه این نگرش ، امیدوار شود این امید ناپسند و مذموم است .
پی نوشت :
1-بقره /آیه 218
2-میزان الحکمه/ج4/ص1564/ح5179
3- میزان الحکمه/ج4/ص1568/ح5206
4- میزان الحکمه/ج4/ص1568/ح5207
منابع:
1-قرآن کریم
2- میزان الحکمه/محمدی ری شهری /دارالحدیث /قم /79
3-درس اخلاق/مشکینی/ترجمه علیرضا فیض/پارسایان/چاپ سوم/82/قم
سايت تبيان
محورهای بحث در ماه مبارک رمضان
1 - حقیقت رمضان، روزه و قرآن
در روزهای اول لازم است پیرامون حقیقت رمضان، روزه و قرآن کریم چند جلسه ای سخنرانی شود. چون مردم منتظر و مشتاق شنیدن مطالبی در این موضوعات هستند.
2 - مطالب مورد نیاز مخاطب
پس از بیان موضوعات و مطالب اولیه، براساس نیازسنجی به عمل آمده توسط خطیب در مورد مخاطبان خود، موضوعات ضروری و مورد نیاز مخاطبان انتخاب شده و براساس آن جلسات سخنرانی اداره می شود. این موضوعات می تواند شامل گناه شناسی، مضرات گناه و…. باشد.
3 - هفته ولایت
هفته ولایت شامل روزهای حد فاصل ولادت امام حسن علیه السلام تا بعد از شب های قدر است و خوب است در این روزها از شخصیت معصومین علیهم السلام، برکات انس با ولایت، صفات شیعیان مولی علی علیه السلام، ویژگی های شب های قدر و … سخن گفته شود.
4 - شب و روز جمعه
بنده معتقدم باید به عنوان دستورالعمل از طرف مراجع و مسؤولین امر تبلیغ، از مبلغین بزرگوار تعهد گرفته شود که در شبانه روز جمعه پیرامون آقا امام زمان علیه السلام و وظایف منتظرین صحبت کنند - که در این صورت، برکات آن را بلافاصله مشاهده خواهند کرد. - این حداقل احترام به آن حضرت است.
5 - بحث احکام
در همه منبرها باید به نوعی بحث احکام شرعی مطرح شود. بنده 40 سال است که منبر می روم و سعی کرده ام هیچ وقت منبر بدون بیان یک مساله شرعی نروم. اگر زمانی فراموش کنم و مساله نگویم، واقعا ناراحت می شوم.
پانزده سال پیش در یک مجلس رسمی بزرگ که اکثرا فرهنگیان حضور داشتند، من مساله نگفتم. شب در خواب دیدم که کسی به من گفت: دیشب منبر شما خوب بود ولی حیف که مساله نداشت. چون این خواب علائم رحمانی داشت، همیشه رعایت می کنم و در منبر مساله می گویم.
دو نکته قابل توجه:
1 - مبلغان گرامی سعی کنند در دعاهای خود، حضرت ولی عصر ارواحنا فداه را فراموش نکنند. اول برای او دعا کنند و بعد برای خود و مسلمین نه این که اول خواسته های خود را مطرح کنیم و بعد برای آن حضرت دعا کنیم.
در حاشیه مفاتیح الجنان در باب آداب دعا آمده است که یکی از آداب دعا این است که انسان اول حوائج امام زمان علیه السلام را بخواهد و بعد حوائج خودش را.
در کتاب مکیال المکارم آمده است که آن حضرت فرمودند: من به دو شرط برای شما دعا می کنم: اول این که شما برای من دعا کنید، و دوم این که به یاد مصائب جدم حسین علیه السلام باشید.
2 - مبلغان ارجمند در سفر تبلیغی ماه مبارک رمضان حتما کتاب های «سفینة البحار» از مرحوم محدث قمی و «عروة الوثقی » که محشی به حاشیه مراجع جدید باشد را برای استفاده در تبلیغ، همراه داشته باشند.
منبع:حوزه نت